Thursday, June 4, 2009

حجم رذالت

عصبانی بودم. عین یک ساعت ونیم را رژه رفته بودم جلوی تلویزیون. زنگ زدم به امین، تا از حال وهوای تهران خبری بگیرم.
درب و داغان بود. صداش در نمی آمد. بریده بریده و لرزان گفت: "ازین دلم می سوزه که به همه چرت و پرتهاش می تونست راحت جواب بده ها، مرتیکه عوضی..." و زد زیر گریه، زار زار. اشکهاش که قاطی صدایش شدند دیگر چیزی از حرفهایش نمی فهمیدم. همه انرژی نداشته ام را از پشت گوشی جمع کردم و محکم گفتم:" امین، داداش، چیه پسر؟ کجایی الان؟ پیش بچه هایی؟ توی ستادی؟" با همان صدای لرزان و نامفهوم گفت:" نه اومدم بیرون دم ماشین، می دونی چند روزه از سر کار مستقیم میام اینجا و تا آخر وقت اینجا جون می کنیم...؟ که به این راحتی حرف بخوریم ازین مرتیکه عوض...؟"
نگذاشتم جمله اش را تمام کند: "چته پسر؟ اینجا همه خوشحالن، غوغا کرد اتفاقن، اصلن این چرت و پرتها ارزش جواب دادن نداشت، فقط اومده بود مهندسو از کوره در ببره که نتونست. خودشو زد. به خدا خودشو زد. خودشونم فهمیدن که باختن. زد به سیم آخر. گریه نکن. پاشو برو پیش بقیه." حالا نوبت او بود که بپرد وسط حرف من و بگوید:" آخه من و تو اینو می فهمیم. اون درو دهاتیه که نمی فهمه این مادرقحبه چی میگه که...؟"
گفتم: "امین به خدا قسم... اگه فکر کنی بد بوده، بد میشه. فقط روحیه بده. فقط نگرش مثبت بده. الان که وقت نقد کردن و غرزدن نیست. یا می بریم یا می بریم. فقط همین. همه چی عالی بود. بهترین برخوردو کرد. زد له اش کرد. مخصوصن اون آخرش که عین بچه ها هی می پرید وسط حرفای مهندس..."
با کلی حرف راهیش کردم که به ستاد برگردد.
...
واقعیت این است که مهندس غافلگیر شد.
همه غافلگیر شدیم.

1 comment:

  1. درسته منم غافلگير شدم. اما از جنبه مثبتش. يعني با اينکه تصميم رو قبل از مناظره گرفته بودم که به موسوي راي بدم ولي باز فکر نميکردم اين طور صحبت کنه. از احمدي نژاد بيش از اين انتظار نداشتم چرا که خودش تهديد کرده بود که پاسخ مخالفانش رو در مناظره ها با افشاگري ها خواهد داد. بنابراين هرچند صحبت هاش براي من عجيب بود ولي غافلگيرم نکرد. حتي حدس ميزدم که بيشتر از همه به پر و پاچه هاشمي بپره. ولي موسوي با برخورد خوبش من رو غافلگير کرد و بيش از پيش به نظرم اومد که انتخاب درستي انجام دادم. ضمن اينکه برخورد احمدي نژاد نشان ميداد که خودشون هم ميدونن بايد برن و ديگه سيم پاره کردن. ضمنا با حرفهايي که زد نه تنها اين سه کانديد مخالفش رو تحت تاثير قرار نداد بلکه کل نظام رو بر عليه خودش بسيج کرد. البته حرفهاي برادرت رو کاملا قبول دارم. يعني حرفهاي احمدي نژاد روي اون قشر آدمهاي که گفته واقعا تاثير ميزاره و فکر ميکنن واقعا اين نماينده امام زمانه که اومده ايران رو از 24 سال خفت و بدبختي نجات بده. اما باور کن اين قشر در اقليتن!!! ولي اقليت فعال. نه مثل اکثريت غير فعال ما که در انتخابات شرکت نميکنن. يعني من باور قلبي دارم که اگر تمام مخالفان احمدي نژاد به صحنه بيان، احمدي نژاد با تمام قواش هم نميتونه جلو زمين خوردنش رو بگيره. فقط کافيه باور کنيم که ما اکثريت هستيم نه اونها.

    ReplyDelete