دلم می خواست ببوسمش قبل از آن که از ماشین پیاده شود.
چند قدمی که دور شد صدایش کردم :
"به نظر تو آدم باید هرچی ، هر حسی که تو دلش هست به آدم روبروش، به کسی که دوسش داره بگه؟ "
کمی مکث کرد، لبخندی زد و گفت: "خب... آره "
گفتم : "حتا اگه حرفی که می زنه واسه اون رابطه تبعات داشته باشه ، یا نمی دونم مثلن سوء تفاهم "
پرید وسط حرفم و گفت : " این حق اون آدمه که بدونه "
بعد به چشمهایم زل زد و منتظر بود تا حرفی بزنم.
دستم را به علامت خداحافظی کمی بالا آوردم ، لبخندی زدم و راه افتادم بی که گفته باشم.
والله اين قضيه هنوزم براي من سواله!!! يعني فکر کنم نميشه يه حکم داد. به نظر من خيلي بستگي به آدم مقابل داره. شايد مصداق اين جمله معروف: هرچيزنبايد گفت هر راست نشايد گفت باشه(البته نميدونم درست گفتم يا نه!!!). ولي ميتونم بگم الان نظرم نسبت به موقعي که عقيده داشتم هرچي بخوام ميگم و کاري هم ندارم که مردم چي فکر کنن يه نمه تغييرکرده به اين سمت که خيلي از آدمها دچار مرض تفسير و تعبير هستن و از يه حرکت يا حرف تو هزاران تعبير ميکنن حتي شايد خود من هم اين طوري باشم بنابراين فکر کنم خيلي هم نميشه يلخي رفتار کرد!!! البته اي کاش اين طور نبود و آدم براي بيان احساساتش مجبور نبود انقدر فکر کنه!!! و اين بحث هم کلا بحث مفصليه که در اين مقال نمي گنجه!!
ReplyDeleteجز راست نباید گفت
ReplyDeleteهر راست نشاید گفت